صفت تفضیلی:
wavierصفت عالی:
waviestپرچین و شکن، پرموج، پرتلاطم، جنبش به عقب و جلو
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a wavy lake
دریاچهی پرموج
a wavy terrain
زمین ناهموار
a wavy flame
شعلهی لرزان
the wavy surface of the wall
رویهی موجدار دیوار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wavy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wavy