صفت تفضیلی:
bumpierصفت عالی:
bumpiestناهموار، پردستانداز، پر از چالهچوله (جاده)، پرتکان (سفر و سواری و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
a bumpy road
جادهی پردستانداز
The ride in the motor boat was bumpy and noisy.
سواری در قایق موتوری پرتکان و پرصدا بود.
ناصاف، ناهموار (سطح)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
bumpy whitewashed walls
دیوارهای سفید ناصاف
The old wooden table had a bumpy surface.
میز چوبی قدیمی سطحی ناهموار داشت.
مجازی ناهموار، دشوار، پرمشکل
The road to success is often bumpy.
راه رسیدن به موفقیت اغلب ناهموار است.
Learning a new skill is sometimes bumpy.
یادگیری یک مهارت جدید گاهیوقتها دشوار است.
صفت تفضیلی bumpy در زبان انگلیسی bumpier است.
صفت عالی bumpy در زبان انگلیسی bumpiest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bumpy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bumpy