فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bumptious

ˈbʌmpʃəs ˈbʌmpʃəs

معنی و نمونه‌جمله

adjective

خودبین، از خود راضی، جسور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

His bumptiousness revealed his ignorance more clearly.

اظهارنظرهای بی‌جای او جهالت او را نمایان‌تر کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bumptious

  1. adjective offensively self-assertive
    Synonyms:
    arrogant conceited pushy obnoxious egotistical full of oneself forward loud egotistic cocksure
    Antonyms:
    modest humble uncertain

ارجاع به لغت bumptious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bumptious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bumptious

لغات نزدیک bumptious

پیشنهاد بهبود معانی