امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sinuate

آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی

adjective
(درمورد برگ) دارای حاشیه موجی، موجی، موجدار، کنگره‌کنگره، موج‌دار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sinuate

  1. adjective curved or curving in and out
    Synonyms:
    wiggly sinuous
  1. verb to move sinuously
    Synonyms:
    undulate slither snake

ارجاع به لغت sinuate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sinuate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sinuate

لغات نزدیک sinuate

پیشنهاد بهبود معانی