با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sinter

American: ˈsɪntər British: ˈsɪntə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
خاکستر، ته‌مانده و زوائد ذوب‌آهن، رسوب، بستن و سخت شدن، مواد متحجر‌شده در دهانه چشمه آب گرم
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sinter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sinter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sinter

لغات نزدیک sinter

پیشنهاد بهبود معانی