آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Heave

    hiːv hiːv

    گذشته‌ی ساده:

    heaved

    شکل سوم:

    heaved

    سوم‌شخص مفرد:

    heaves

    وجه وصفی حال:

    heaving

    معنی heave | جمله با heave

    noun verb - transitive verb - intransitive adverb

    بلند کردن، کشیدن، بزرگ کردن، جابه‌جا کردن، باد کردن، تقلا کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    Finally the four of us heaved the piano and took it to the room upstairs.

    بالأخره چهار نفری پیانو را بلند کردیم و به اتاق بالا بردیم.

    The sailors heaved the boat on land.

    ناویان قایق را بلند کردند و روی ساحل نشاندند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He heaved up the rice sacks into the truck.

    او گونی‌های برنج را توی کامیون انداخت.

    He took his shoes off and heaved a deep sigh.

    او کفش‌های خود را در آورد و آه ژرفی کشید.

    The horse was gasping and heaving its chest.

    اسب نفس‌نفس می‌زد و سینه خود را دمیده می‌کرد.

    Upon seeing that rotten corpse his stomach heaved.

    با دیدن آن جسد گندیده اق زد (حال تهوع به او دست داد).

    The sailors hove in the rope.

    ناویان طناب را به داخل (کشتی) کشیدند.

    The asphalt heaved and buckled in the heat.

    اسفالت در گرما باد کرد و قلمبه شد.

    heaving waves

    موج‌های پرنشیب و فراز

    He got car-sick and heaved.

    در اتومبیل حالش به هم خورد و بالا آورد.

    A ship hove into sight.

    یک کشتی به معرض دید ما آمد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد heave

    1. verb lift, throw with effort
      Synonyms:
      throw with effort cast fling hurl pitch toss chuck sling raise elevate boost send pull tug drag haul heft hoist launch
    1. verb discharge with force; expel from digestive system by mouth
      Synonyms:
      vomit throw up puke spew upchuck disgorge retch cast expel discharge breathe exhale puff huff pant gasp dilate expand swell rise surge billow throb palpitate groan sob sigh suspire

    Phrasal verbs

    heave to

    (کشتیرانی) ایستاندن، متوقف کردن یا شدن، ایست کردن

    Idioms

    heave ho!

    (ندای ناویان هنگام بلند کردن چیزی) هی!، یاعلی!

    سوال‌های رایج heave

    گذشته‌ی ساده heave چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده heave در زبان انگلیسی heaved است.

    شکل سوم heave چی میشه؟

    شکل سوم heave در زبان انگلیسی heaved است.

    وجه وصفی حال heave چی میشه؟

    وجه وصفی حال heave در زبان انگلیسی heaving است.

    سوم‌شخص مفرد heave چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد heave در زبان انگلیسی heaves است.

    ارجاع به لغت heave

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «heave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heave

    لغات نزدیک heave

    • - heatstroke
    • - heaume
    • - heave
    • - heave ho!
    • - heave to
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.