با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Pant

pænt pænt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    panted
  • شکل سوم:

    panted
  • سوم شخص مفرد:

    pants
  • وجه وصفی حال:

    panting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - intransitive adverb
    نفس‌نفس زدن، تند نفس کشیدن، دم کشیدن، ضربان داشتن (قلب و غیره)، ضربان، تپش
    • - The runners were panting for a few minutes after the race.
    • - دوندگان تا چند دقیقه بعد از مسابقه نفس‌نفس می‌زدند.
    • - It was so hot that dogs were panting.
    • - هوا آن‌قدر گرم بود که سگ‌ها له‌له می‌زدند.
    • - He pants for fame.
    • - او دلش برای شهرت لک زده است.
    • - The old train panted up the hill.
    • - قطار قدیمی پت‌پت‌کنان از تپه بالا رفت.
    • - He panted out his message and collapsed.
    • - نفس‌زنان پیام خود را گفت و نقش بر زمین شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pant

  1. verb gasp for air
    Synonyms: be out of breath, blow, breathe, chuff, gulp, heave, huff, palpitate, puff, snort, throb, wheeze, whiff, wind
  2. verb long for
    Synonyms: ache, aim, aspire, covet, crave, desire, hunger, lust, pine, sigh, thirst, want, wish, yearn
    Antonyms: despise

ارجاع به لغت pant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pant

لغات نزدیک pant

پیشنهاد بهبود معانی