گذشتهی ساده:
aspiredشکل سوم:
aspiredسومشخص مفرد:
aspiresوجه وصفی حال:
aspiringآرزو داشتن، آرزو کردن، اشتیاق داشتن، بلند پروازی کردن، بالا رفتن، اوج گرفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He aspired to become rich and famous.
او از ته دل آرزو میکرد که ثروتمند و مشهور شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aspire» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aspire