گذشتهی ساده:
surgedشکل سوم:
surgedسومشخص مفرد:
surgesوجه وصفی حال:
surgingشکل جمع:
surgesافزایش (ناگهانی و بسیار زیاد)
The surge in COVID-19 cases has overwhelmed hospitals.
افزایش موارد ابتلا به کووید-۱۹ بیمارستانها را تحتتأثیر قرار داده است.
The surge of adrenaline gave him the strength to lift the heavy object.
افزایش آدرنالین به او قدرتی داد تا جسم سنگین را بلند کند.
موج، هجوم (جمعیت و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The surge of shoppers on Black Friday created chaos in the store.
موج خریداران در حراجمعه باعث ایجاد هرجومرج در فروشگاه شد.
The surge of fans at the concert caused a temporary bottleneck at the entrance.
هجوم هواداران در کنسرت باعث قفل شدن موقت در ورودی شد.
فوران، جوشش، غلیان (خشم و غیره)
The surge of excitement was palpable.
فوران هیجان محسوس بود.
The surge of love she felt for her newborn baby was overwhelming.
غلیان عشقی که او به بچهی تازهمتولدشدهاش احساس داشت بسیار زیاد بود.
فراریز، خیزش، موج بلند (آب)، خیزاب
the surge of the sea
فراریز دریا
The surge of the ocean waves was breathtaking.
خیزش امواج اقیانوس خیرهکننده بود.
افزایش یافتن (ناگهانی و بسیار زیاد)، جهش کردن
The virus cases surged in the city.
موارد ابتلا به این ویروس در شهر افزایش یافت.
The stock market surged after positive economic news was announced.
پس از انتشار اخبار مثبت اقتصادی، بازار سهام جهش کرد.
سراریز شدن، هجوم بردن (جمعیت و غیره)
Millions of immigrants surged westward.
میلیونها مهاجر به سوی غرب سرازیر شدند.
The crowd surged forward as the doors opened.
با باز شدن درها، جمعیت به جلو هجوم بردند.
موج زدن، فوران کردن، غلیان کردن (خشم و غیره)
Love surged through every part of his body.
عشق در سرتاسر بدنش موج میزد.
The anger surged within me as I listened to his offensive comments.
وقتی به نظرات توهینآمیز او گوش میدادم، عصبانیت در وجودم فوران کرد.
موج زدن، فراریز کردن، خیزاب کردن، موجزنان پیش رفتن، خروشان بودن (آب)
The sea surged on the massive cliffs.
دریا بر صخرههای غولآسا میخروشید (فراریز میکرد).
A wave surges.
موج فراریز میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «surge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surge