گذشتهی ساده:
climbedشکل سوم:
climbedسومشخص مفرد:
climbsوجه وصفی حال:
climbingشکل جمع:
climbsبالارفتن، صعود کردن، ترقی کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He climbed the wall and jumped into the garden.
او از دیوار بالا رفت و به داخل باغ پرید.
Hossein climbed the hill.
حسین از تپه بالا رفت.
mountain climbing
کوهنوردی
The cat went up the tree but could not climb down.
گربه از درخت بالا رفت؛ ولی نتوانست پایین بیاید.
Towchal was a difficult climb.
توچال کوهپیمایی مشکلی بود.
climbing boots
کفش کوهنوردی
کوتاه آمدن، انعطاف به خرج دادن (در خواستهها و مواضع خود و غیره)، از خر شیطان پایین آمدن، از موضع خود عقبنشینی کردن
پایین آمدن، فرود آمدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «climb» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/climb