فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Climb Down

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • phrasal verb
    انگلیسی بریتانیایی کوتاه آمدن، انعطاف به خرج دادن (در خواسته‌ها و مواضع خود و غیره)، از خر شیطان پایین آمدن، از موضع خود عقب‌نشینی کردن
    • - After a long argument, he finally had to climb down and admit that he was wrong.
    • - پس از بحثی طولانی، بالاخره مجبور شد کوتاه بیاید و اعتراف کند که اشتباه کرده است.
    • - I had to climb down and apologize when I realized that I misunderstood the situation.
    • - وقتی فهمیدم اوضاع را اشتباه متوجه شده‌ام، مجبور شدم از خر شیطان پایین بیایم و عذرخواهی کنم.
  • phrasal verb
    پایین آمدن، فرود آمدن
    • - The tourist guide warned us to climb down slowly.
    • - راهنمای گردشگری به ما هشدار داد که به‌آهستگی پایین برویم.
    • - After reaching the top of the mountain, we had to climb down carefully to avoid any accidents.
    • - پس از رسیدن به قله‌ی کوه باید با احتیاط پایین می‌رفتیم تا دچار حادثه نشویم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت climb down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «climb down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/climb-down-2

لغات نزدیک climb down

پیشنهاد بهبود معانی