فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Climber

ˈklaɪmər ˈklaɪmə

شکل جمع:

climbers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

ورزش کوه‌نورد، صخره‌نورد

The climber scaled the towering cliff with incredible skill and determination.

صخره‌نورد با مهارت و اراده‌ای باورنکردنی از صخره‌ی بلند بالا رفت.

The young tree frog is an excellent climber, leaping from branch to branch with ease.

قورباغه درختی جوان یک کوه‌نورد عالی است و به‌راحتی از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگر می‌پرد.

noun countable

گیاه‌شناسی بالارونده، پیچنده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Grapevines are climbers.

درخت مو، بالارونده است.

The climber gracefully twisted and turned.

پیچنده به زیبایی پیچ خورد و چرخید.

noun countable

جاه‌طلب، نوکیسه، فرصت‌طلب

The social climber was always looking for ways to network and advance in their career.

این فرصت‌طلب اجتماعی همیشه به‌دنبال راه‌هایی برای شبکه‌ی ارتباطی و پیشرفت در حرفه‌ی خود بود.

The climber would do whatever it took to gain entry into elite social circles.

فرد جاه‌طلب برای ورود به محافل اجتماعی نخبگان هر کاری که لازم بود، انجام می‌داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد climber

  1. noun an iron spike attached to the shoe to prevent slipping on ice when walking or climbing
    Synonyms:
    crampon climbing iron crampoon mounter cragsman
  1. noun someone seeking social prominence by obsequious behavior
    Synonyms:
    social-climber

Collocations

mountain climber

کوه نورد، کوه پیما

ارجاع به لغت climber

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «climber» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/climber

لغات نزدیک climber

پیشنهاد بهبود معانی