با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Crampon

ˈkræmpɑːn ˈkræmpɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( crampoon =) چنگک، قلاب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crampon

  1. noun A hinged pair of curved iron bars; used to raise heavy objects
    Synonyms: crampoon
  2. noun An iron spike attached to the shoe to prevent slipping on ice when walking or climbing
    Synonyms: crampoon, climbing iron, climber

ارجاع به لغت crampon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crampon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crampon

لغات نزدیک crampon

پیشنهاد بهبود معانی