شکل جمع:
growthsرشد، رویش، روییدن، نمو، ترقی، گوالش، وخش، گوال، بالش
rapid growth
رشد سریع
the growth of temperature
بالا رفتن دما
a thick growth of grass
رویش متراکم چمن
پزشکی غده، گندمه، زائده، انباشتگی غیرطبیعی سلولهای گوشتی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
a malignant growth under the left eye.
یک زائدهی بدخیم زیر چشم چپ.
اقتصاد (سهام شرکتها و غیره) دارای رشد سریع (از نظر قیمت و سود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «growth» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/growth