آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Growth

ɡroʊθ ɡrəʊθ

شکل جمع:

growths

معنی growth | جمله با growth

noun B2

رشد، رویش، روییدن، نمو، ترقی، گوالش، وخش، گوال، بالش

rapid growth

رشد سریع

the growth of temperature

بالا رفتن دما

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a thick growth of grass

رویش متراکم چمن

noun

نتیجه، معلول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun

پزشکی غده، گندمه، زائده، انباشتگی غیرطبیعی سلول‌های گوشتی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

a malignant growth under the left eye.

یک زائده‌ی بدخیم زیر چشم چپ.

adjective

اقتصاد (سهام شرکت‌ها و غیره) دارای رشد سریع (از نظر قیمت و سود)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد growth

  1. noun development, progress
    Antonyms:
    reduction decrease failure lessening stagnation abatement diminishment underdevelopment
  1. noun tumor

لغات هم‌خانواده growth

  • verb - intransitive
    grow

سوال‌های رایج growth

شکل جمع growth چی میشه؟

شکل جمع growth در زبان انگلیسی growths است.

ارجاع به لغت growth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «growth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/growth

لغات نزدیک growth

پیشنهاد بهبود معانی