آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Outgrowth

ˈaʊtɡroʊθ ˈaʊtɡrəʊθ

معنی outgrowth | جمله با outgrowth

noun

فرع، نتیجه، حاصل، برآمدگی، گوشت زیادی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Crime can be an outgrowth of poverty.

جنایت می‌تواند ناشی از فقر باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد outgrowth

لغات هم‌خانواده outgrowth

  • verb - intransitive
    grow

ارجاع به لغت outgrowth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outgrowth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outgrowth

لغات نزدیک outgrowth

پیشنهاد بهبود معانی