همچنین به این شکل نیز نوشته میشود: byproduct
فراوردهی جانبی (جنبی)، محصول فرعی/جانبی
Tar is one of the by-products of petroleum.
قیر یکی از فراوردههای جنبی نفت است.
Selenium is a byproduct of copper refining.
سلنیوم محصول جانبی پالایش مس است.
(مجازی) پیامد، نتیجهی فرعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Higher than expected tax revenues were a by-product of the booming economy.
درآمدهای مالیاتی بالاتر از حد انتظار پیامد اقتصاد در حال رشد بود.
Bigotry is one of the by-products of semi-literacy.
تعصب یکی از پیامدهای کمسوادی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «by-product» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/by-product