(عامیانه) تعریف یا تبلیغات پی درپی برای محبوب ساختن چیزی، معروفسازی، ترویج
advertisements to give a buildup to a product
آگهیهای تجارتی برای مطلوب کردن محصول
The circus always gets a big buildup when it comes to town.
وقتهایی که آن سیرک به شهر میآید، برایش بسیار تبلیغ میشود.
افزایش، افزودن تدریجی (قدرت یا نرخ و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
military buildup
افزایش (تجهیزات) نظامی
a heavy buildup of traffic on the highway
سنگین شدن ترافیک در آزادراه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «buildup» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/buildup-or-build-up