افزایش تدریجی، رشد تدریجی، انباشتگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Coral is formed by a process of accretion.
مرجان از طریق فرایند انباشتگی تشکیل میشود.
the accretion of sand on the shore
انباشتگی شن روی ساحل
The accretion of knowledge and experience over the years has made her an expert in her field.
رشد تدریجی دانش و تجربه در طول سالها او را به فردی متخصص در زمینهی خود تبدیل کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accretion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accretion