فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Accrual

əˈkruːəl əˈkruːəl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

افزایش، جمع‌شدگی، افزودگی، اجتماع، فراهم‌آمدگی، تعلق، تعلق‌پذیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

accrual basis

بر مبنای تعهدی (یا تعلق‌پذیری)

accrual of interest

انباشته شدن بهره(ی پول)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد accrual

  1. noun growth
    Synonyms:
    increase buildup accumulation amassing amassment

ارجاع به لغت accrual

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accrual» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accrual

لغات نزدیک accrual

پیشنهاد بهبود معانی