با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Accrue

əˈkruː əˈkruː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    accrued
  • شکل سوم:

    accrued
  • سوم شخص مفرد:

    accrues
  • وجه وصفی حال:

    accruing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    افزوده شدن، منتج گردیدن، تعلق گرفتن
    • - Savings accounts accrue interest.
    • - به حساب‌های پس‌انداز بهره تعلق می‌گیرد.
    • - Certain advantages accrue to people when they reach adulthood.
    • - وقتی افراد به سن بلوغ می‌رسند، امتیازات به‌خصوصی به آن‌ها تعلق می‌گیرد.
    • - accrued interest
    • - بهره‌ی جمع شده (متعلقه)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد accrue

  1. verb increase by addition or growth, often financial
    Synonyms: accumulate, amass, build up, collect, enlarge, flow, gather, grow, increase
    Antonyms: decrease, lose

ارجاع به لغت accrue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accrue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/accrue

لغات نزدیک accrue

پیشنهاد بهبود معانی