افزایشی، صعودی، زیادشونده، تصاعدی، افزاینده (بهصورت تدریجی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The strategic partnership turned out to be highly accretive to the company’s market value.
شراکت راهبردی، افزایندهی قابلتوجهی برای ارزش بازار شرکت بود.
They prefer accretive deals that generate higher profits over time.
آنها معاملات افزایشی که بهصورت تدریجی سودآور هستند را ترجیح میدهند.
highly accretive
بسیار صعودی
What is the synonym of accretive?
مترادف لغت تصاعدی چیست؟
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accretive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accretive