گذشتهی ساده:
accumulatedشکل سوم:
accumulatedسومشخص مفرد:
accumulatesوجه وصفی حال:
accumulatingانباشتن
انباشتن، جمع شده، جمعشونده، اندوختن، روی هم انباشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Snow has accumulated.
برف انباشته شده است.
They accumulated a large debt.
آنها قرض زیادی بالا آوردند.
to accumulate wealth
ثروت اندوختن
گذشتهی ساده accumulate در زبان انگلیسی accumulated است.
شکل سوم accumulate در زبان انگلیسی accumulated است.
وجه وصفی حال accumulate در زبان انگلیسی accumulating است.
سومشخص مفرد accumulate در زبان انگلیسی accumulates است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accumulate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accumulate