آخرین به‌روزرسانی:

Accumulatively

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور تجمیعی، به‌طور جمعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The data is divided into several parts accumulatively.

داده‌ها به‌طور تجمیعی به چند بخش تقسیم می‌شوند.

accumulatively appeared

ظاهرشده به‌طور جمعی

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده accumulatively

  • adverb
    accumulatively

ارجاع به لغت accumulatively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accumulatively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accumulatively

لغات نزدیک accumulatively

پیشنهاد بهبود معانی