با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Pile Up

paɪl ʌp paɪl ʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • phrasal verb B2
    زیاد شدن، انباشتن، انباشته شدن
    • - The dishes in the sink have been piling up for days.
    • - ظرف‌های داخل سینک روزهاست روی هم انباشته شده است.
    • - If you don't stay organized, your work can quickly pile up.
    • - اگر منظم نباشی، کارهایت به سرعت انباشته می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت pile up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pile up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pile-up

لغات نزدیک pile up

پیشنهاد بهبود معانی