فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Shrinkage

ˈʃrɪŋkɪdʒ ˈʃrɪŋkɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
انقباض، چروک، چروک‌خوردگی، آب‌رفتگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shrinkage

  1. noun process or result of becoming less or smaller
    Synonyms:
    decrease lessening diminution shrinking depreciation
  1. noun the act of stealing goods that are on display in a store
    Synonyms:
    shoplifting

ارجاع به لغت shrinkage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shrinkage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shrinkage

لغات نزدیک shrinkage

پیشنهاد بهبود معانی