فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hype

haɪp haɪp

گذشته‌ی ساده:

hyped

شکل سوم:

hyped

سوم‌شخص مفرد:

hypes

وجه وصفی حال:

hyping

شکل جمع:

hypes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive

(عامیانه) زیرجلدی، اعتیاد به مواد مخدره، معتاد به مواد مخدره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Hossein seemed hyped up.

حسین نشئه به‌نظر می‌رسید.

Nowadays,commercial advertising is fed to the people along with lots of razzmatazz and hype.

این روزها تبلیغ‌های تجارتی با لفت و لعاب و گزافه‌پردازی زیادی به خورد مردم داده می شود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Government media hyped the news.

رسانه‌های دولتی در بخش اخبار گزافه‌پردازی می‌کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hype

  1. noun extensive publicity
    Synonyms:
    advertising promotion buildup plugging
    Antonyms:
    secrecy

ارجاع به لغت hype

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hype» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hype

لغات نزدیک hype

پیشنهاد بهبود معانی