امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Plangent

ˈplændʒənt ˈplændʒənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ادبی (صدای) غم‌بار، حزن‌آمیز، حزن‌آور، حزین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The plangent melody of the violin brought tears to her eyes.
- ملودی حزین ویولن، اشک در چشمانش آورد.
- The plangent cries of the mourners echoed through the empty church.
- ناله‌های حزن‌آور عزاداران در کلیسای خالی طنین‌انداز شد.
adjective
(در‌ مورد صدا) پیچنده و پر‌ارتعاش، پر‌صدا، بلند، پرطنین
- The plangent howl of the wind rattled the windows of the old house.
- زوزه‌ی بلند باد، پنجره‌های خانه‌ی قدیمی را می‌لرزاند.
- The plangent roar of the waves
- صدای پرطنین امواج
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plangent

  1. adjective Having or producing a full, deep, or rich sound
    Synonyms:
    resonant roaring pounding mellow sonorous thundering orotund beating dashing butting resounding smashing ringing striking throbbing rotund buffeting round loud vibrant

ارجاع به لغت plangent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plangent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plangent

لغات نزدیک plangent

پیشنهاد بهبود معانی