فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Plangency

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • پر‌صدایی، ارتعاش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد plangency

  1. noun Having the character of a loud deep sound; the quality of being resonant
    Synonyms: resonance, reverberance, ringing, sonorousness, sonority, vibrancy

ارجاع به لغت plangency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plangency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plangency

لغات نزدیک plangency

پیشنهاد بهبود معانی