با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sonority

səˈnɒrɪti səˈnɒrɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پرصدایی، پرطنینی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sonority

  1. noun Having the character of a loud deep sound; the quality of being resonant
    Synonyms: resonance, timbre, vibration, plangency, richness, reverberance, ringing, sonorousness, vibrancy

ارجاع به لغت sonority

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sonority» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sonority

لغات نزدیک sonority

پیشنهاد بهبود معانی