آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Resonance

ˈrezənəns ˈrezənəns

معنی resonance | جمله با resonance

noun

(در صوت) تشدید، پیچش صدا، طنین

noun

تشدید، ایجاد طنین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the resonance of Mostafa Banan's voice

طنین صدای مصطفی بنان

the melancholy resonance of this poem

زیرساخت غم‌انگیز این شعر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

resonance chamber

محفظه‌ی بازپژواک

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد resonance

  1. noun having the character of a loud deep sound; the quality of being resonant
    Synonyms:
    vibration ringing reverberation sonority vibrancy fullness sonorousness reverberance rapport plangency

ارجاع به لغت resonance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resonance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resonance

لغات نزدیک resonance

پیشنهاد بهبود معانی