فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Fullness
ˈfʊlnəs
ˈfʊlnəs
توضیحات:
همچنین می‌توان از fulness به جای fullness استفاده کرد.
معنی
مترادف و متضاد fullness
-
noun abundance, breadthSynonyms:plenty sufficiency completeness totality amplitude scope breadth profusion wealth saturation fill repletion copiousness wholeness entirety ampleness broadness extent plenitude congestion enlargement distension dilation swelling tumescence surfeit satiety adequateness glut plenum vastness completion comprehensiveness roundness voluptuousness curvaceousness widenessAntonyms:want need emptiness incompleteness void
ارجاع به لغت fullness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «fullness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fullness
لغات نزدیک fullness
- - fuller's earth
- - fullmouthed
- - fullness
- - fullness of time
- - fullword