با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Incompleteness

ˌɪnkəmˈpliːtnəs ˌɪnkəmˈpliːtnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
نقص داشتن، ناقص بودن، ناکامل بودن، ناکاملی، ناتمام بودن، ناتمامی، ناتمامیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the incompleteness of the information
- ناقص بودن اطلاعات
- Another problem is the incompleteness of the map.
- معضل دیگر، ناکامل بودن نقشه است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incompleteness

  1. noun The state of being crude and incomplete and imperfect
    Synonyms: rawness
    Antonyms: completeness

لغات هم‌خانواده incompleteness

ارجاع به لغت incompleteness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incompleteness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incompleteness

لغات نزدیک incompleteness

پیشنهاد بهبود معانی