اشباع (پُرشدگی)
Market saturation has led to increased competition among brands.
اشباع بازار باعث افزایش رقابت بین برندها شده است.
The saturation of advertisements on social media has made it harder for brands to stand out.
اشباع تبلیغات در شبکههای اجتماعی باعث شده است که برندها سختتر بتوانند خود را متمایز کنند.
اشباع، خیسشدگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Heavy rainfall caused the complete saturation of the ground, making it difficult to walk.
بارش شدید باران باعث خیسشدگی کامل زمین شد و راه رفتن را دشوار کرد.
The continuous storms led to the saturation of the farmland, damaging the crops.
طوفانهای مداوم باعث اشباع شدن زمینهای کشاورزی شد و به محصولات آسیب رساند.
زیستشناسی شیمی اشباع، میزان اشباع (درجهی حلشدگی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
The saturation of salt in water depends on temperature and pressure.
میزان اشباع نمک در آب به دما و فشار بستگی دارد.
The chemist measured the saturation level of the solution before continuing the experiment.
شیمیدان قبلاز ادامهی آزمایش، سطح اشباع محلول را اندازهگیری کرد.
Carbon dioxide saturation in the atmosphere has increased significantly in recent decades.
اشباع دیاکسید کربن در جو طی دهههای اخیر بهطور قابل توجهی افزایش یافته است.
هنر اشباع رنگ، غلظت رنگ، شدت رنگ
Reducing saturation can make an image look more muted.
کاهش اشباع رنگ میتواند تصویر را کمرنگتر کند.
The saturation of red in this picture is too high, making it look unnatural.
شدت رنگ قرمز در این تصویر بیشازحد است و آن را غیرطبیعی نشان میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «saturation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/saturation