فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Plethora

ˈpleθərə ˈpleθərə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun singular uncountable C2

کثرت، ازدیاد، فراوانی، وفور، بسیاری، خیل عظیم، مقدار انبوه، مقدار زیاد، مقدار فراوان

I have to read a plethora of letters every day.

هر روز باید یک خروار نامه بخوانم.

He was astounded by the plethora of choices available at the store.

او از کثرت گزینه‌های موجود در فروشگاه حیرت‌زده شده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

There is a plethora of opportunities available, but Hana doesn't know where to start.

فرصت‌های زیادی وجود دارد، اما هانا نمی‌داند که از کجا شروع کند.

noun uncountable

پزشکی ازدیاد خون، افزایش حجم خون (افزایش غیرمعمول و بیش از حد حجم خون که معمولاً با تورم و رنگ صورت گلگون همراه است)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She was experiencing a plethora due to an imbalance in her circulatory system.

او به‌دلیل عدم تعادل در سیستم گردش خون خود دچار افزایش حجم خون شده بود.

Plethora can be a sign of an underlying medical condition affecting blood circulation

ازدیاد خون می‌تواند نشانه‌ای از بیماری‌ای زمینه‌ای باشد که بر گردش خون تاثیر می‌گذارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plethora

  1. noun excess
    Synonyms:
    surplus plenty overflow glut overabundance profusion superabundance flood deluge much many overmuch surfeit superfluity overkill
    Antonyms:
    lack want need scarcity few little rarity

ارجاع به لغت plethora

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plethora» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plethora

لغات نزدیک plethora

پیشنهاد بهبود معانی