فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Plethoric

pleˈθɔːrɪk pleˈθɒrɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • adjective
    وابسته به پرخونی، پر‌خون، فزون خون
  • adjective
    مفرط، فزون از نیاز، زیاده
    • - Plethoric volumes that collect dust in his house.
    • - کتاب‌های زیادی که در خانه‌ی او گرد و غبار جمع می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد plethoric

  1. adjective Excessively abundant
    Synonyms: swollen, grown, overabundant, filled, rife

ارجاع به لغت plethoric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plethoric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plethoric

لغات نزدیک plethoric

پیشنهاد بهبود معانی