وابسته به پرخونی، پرخون، فزون خون
مفرط، فزون از نیاز، زیاده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Plethoric volumes that collect dust in his house.
کتابهای زیادی که در خانهی او گرد و غبار جمع میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «plethoric» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plethoric