فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Overkill

ˈoʊvərkɪl ˈəʊvəkɪl

معنی‌ها

noun

(به‌ویژه بمب اتمی - قدرت تخریبی و قتاله معادل با چند برابر جمعیت مورد هدف) کشتار چند برابر

noun

زیادهروی، فزونکاری، عمل افراطآمیز، استعمال بیش از حد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overkill

  1. noun
    Synonyms:
    destruction slaughter excessive force excessive extermination needless slaughter genocide surplus

لغات هم‌خانواده overkill

  • verb - transitive
    kill

ارجاع به لغت overkill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overkill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overkill

لغات نزدیک overkill

پیشنهاد بهبود معانی