فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dilation

daɪˈleɪʃn̩ daɪˈleɪʃn̩

شکل جمع:

dilations

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پزشکی گشاد شدن، گشادشدگی، گشادی، اتساع، انبساط

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

the dilation of the eye pupil as a result of light

اتساع مردمک چشم دراثر نور

The nurse checked for any signs of dilation in the patient's airways.

پرستار علائم گشادشدگی مجاری تنفسی بیمار را بررسی کرد.

noun countable

هندسه تجانس (تغییر مقیاس اشکال هندسی در صورتی که | k | > 1 باشد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The dilation of the triangle caused it to become more elongated.

تجانس مثلث باعث کشیدگی بیشتر آن شد.

The dilation of the image caused it to appear much larger than before.

تجانس تصویر باعث شد که نسبت به قبل بزرگ‌تر به نظر برسد.

noun countable

فراخش، فراخ‌شدگی، فراخیدگی

Astronomers study the dilation of space-time caused by massive objects.

ستاره‌شناسان فراخش فضا-زمان ناشی از اجرام عظیم را مطالعه می‌کنند.

The dilation of the river caused flooding in the surrounding area.

فراخیدگی رودخانه باعث جاری شدن سیل در اطراف آن شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dilation

  1. noun distention
    Synonyms:
    expansion extension

ارجاع به لغت dilation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dilation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dilation

لغات نزدیک dilation

پیشنهاد بهبود معانی