آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Crimpy

American: ˈkrɪmpiː British: ˈkrɪmpɪ

معنی crimpy | جمله با crimpy

adjective

منقبض، چروک‌دار، پیچیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

crimpy hair

موی وز‌کرده، موی فرفری

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت crimpy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crimpy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crimpy

لغات نزدیک crimpy

پیشنهاد بهبود معانی