فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Crimpy

American: ˈkrɪmpiː British: ˈkrɪmpɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    منقبض، چروک‌دار، پیچیده
    • - crimpy hair
    • - موی وز‌کرده، موی فرفری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت crimpy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crimpy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crimpy

لغات نزدیک crimpy

پیشنهاد بهبود معانی