امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Eyebrow

ˈaɪbraʊ ˈaɪbraʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    eyebrows

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B2
ابرو، (معماری) گچ‌بری هلالی بالای پنجره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- arched eyebrows
- ابروی کمانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eyebrow

  1. noun The arch of hair above each eye
    Synonyms: brow, supercilium

Idioms

ارجاع به لغت eyebrow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eyebrow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eyebrow

لغات نزدیک eyebrow

پیشنهاد بهبود معانی