گذشتهی ساده:
moppedشکل سوم:
moppedسومشخص مفرد:
mopsوجه وصفی حال:
moppingشکل جمع:
mopsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کاملا مصرف کردن، تمام کردن
شکست دادن
(ارتش) پاکسازی بقایای نیروهای شکستخوردهی دشمن
کاری را به پایان رساندن
(عامیانه) شکست قطعی دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mop» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mop