امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Squeegee

    ˈskwiːdʒiː ˈskwiːdʒiː
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      squeegeed

    • سوم‌شخص مفرد:

      squeegees

    • وجه وصفی حال:

      squeegeeing

    • شکل جمع:

      squeegees

    توضیحات

    این لغت به شکل squilgee نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری squeegee رایج است.

    همچنین می‌توان از squilgeed به‌ جای squeegeed استفاده کرد.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    شیشه‌روب، شیشه‌شوی، تی (ابزاری غلتک‌مانند و دسته‌دار که با آن سطح شیشه و غیره را از آب پاک می‌کنند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - After washing the shower, I used a squeegee to remove the water.
    - بعد از شستن حمام، از شیشه‌روب برای گرفتن آب استفاده کردم.
    - The car wash attendant used a squilgee to remove excess water from the vehicle's windshield.
    - متصدی کارواش با استفاده از شیشه‌شوی آب اضافی را از شیشه‌ی جلوی خودرو خارج کرد.
    verb - transitive
    خشک کردن، پاک کردن، صاف کردن (با شیشه‌شوی یا اسکویجی)
    - We squeegeed the shower door.
    - در حمام را پاک کردیم.
    - The lithographer used a squeegee to squeegee the ink across the printing plate.
    - سنگ‌نگار از اسکویجی برای صاف کردن جوهر روی صفحه‌ی چاپ استفاده کرد.
    noun countable
    (عکاسی و لیتوگرافی) اسکویجی
    - The photographer used a squeegee to smooth out the print of the photograph.
    - عکاس از اسکویجی برای صاف کردن چاپ عکس استفاده کرد.
    - The lithographer used a squeegee to evenly distribute the ink on the printing plate.
    - سنگ‌نگار برای توزیع یکنواخت جوهر روی صفحه‌ی چاپ از اسکویجی استفاده کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت squeegee

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «squeegee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/squeegee

    لغات نزدیک squeegee

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return