با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Thatch

    θætʃ θætʃ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adverb
    کاه و پیزر مخصوص اندود و پوشش بام، کاه‌گل، کاه‌پوش کردن، کاه‌اندود کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - a man with a hat on his white thatch
    - مردی که روی موهای پوشال‌مانند و سفیدش کلاهی قرار داده بود
    - Thatched roofs are common in rural Gillan.
    - در مناطق روستایی گیلان بام‌های گالی‌پوش فراوان است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد thatch

    1. noun A house roof made with a plant material (as straw)
      Synonyms: roof covering, straw roofing, thatch palm, thatching, teach, thatched roof, reed thatch, rush thatch, Edward Teach, Edward Thatch, blackbeard

    ارجاع به لغت thatch

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «thatch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thatch

    لغات نزدیک thatch

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی