آخرین به‌روزرسانی:

Haircut

ˈherkʌt ˈheəkʌt

شکل جمع:

haircuts

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B1

موچینی، سلمانی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Last night I went to get a haircut.

دیشب رفتم سلمانی.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد haircut

  1. noun trim
    Synonyms:
    trimming hairdo hairstyle bangs bob crew cut buzz cut shingling pompadour feather cut

Collocations

get a haircut

سلمانی رفتن

give a haircut

سلمانی کردن، اصلاح کردن

سوال‌های رایج haircut

شکل جمع haircut چی میشه؟

شکل جمع haircut در زبان انگلیسی haircuts است.

ارجاع به لغت haircut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «haircut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/haircut

لغات نزدیک haircut

پیشنهاد بهبود معانی