آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Essence

ˈesns ˈesns

شکل جمع:

essences

معنی essence | جمله با essence

noun C2

فروهر، هستی، وجود، ماهیت، گوهر، ذات، اسانس، عطرمایه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He wanted to discover the essence of the universe.

او می‌خواست به کنه کائنات پی ببرد.

Free competition is the essence of capitalism.

رقابت آزاد جوهر کاپیتالیسم است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

What is the essence of his argument?

اساس استدلال او چیست؟

the essence of rose

عطر گل سرخ

essence of peppermint

عصاره‌ی نعناع

Caution will be of the essence.

احتیاط اساسی خواهد بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد essence

Collocations

in essence

در اصل، در کنه، اساساً، درکیاده

of the essence

بسیار مهم، اساسی

لغات هم‌خانواده essence

  • noun
    essence

سوال‌های رایج essence

شکل جمع essence چی میشه؟

شکل جمع essence در زبان انگلیسی essences است.

ارجاع به لغت essence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «essence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/essence

لغات نزدیک essence

پیشنهاد بهبود معانی