با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Fundamentals

ˌfʌndəˈment̬lz ˌfʌndəˈmentlz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural
    مبانی، اصول، امهات
    • - the fundamentals of the law
    • - مبانی قانون
    • - fundamentals of enzymology
    • - اصول آنزیم‌شناسی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fundamentals

  1. noun essentials
    Synonyms: basics, foundation, basis

لغات هم‌خانواده fundamentals

ارجاع به لغت fundamentals

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fundamentals» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fundamentals

لغات نزدیک fundamentals

پیشنهاد بهبود معانی