آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ مرداد ۱۴۰۴

    Essentially

    ɪˈsenʃli ɪˈsenʃli

    معنی essentially | جمله با essentially

    adverb B2

    اصلاً، در اصل، ذاتاً، اساساً، ضرورتاً، به‌طور ضروری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The government's plan is essentially to reduce taxes.

    برنامه‌ی دولت این است که ضرورتاً مالیات‌ها را کاهش دهد.

    The new law essentially bans smoking in all public places.

    قانون جدید اساساً استعمال دخانیات در کلیه‌ی اماکن عمومی را ممنوع می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد essentially

    1. adverb basically
      Synonyms:
      really actually primarily fundamentally substantially vitally importantly significantly principally intrinsically inherently naturally typically characteristically originally radically necessarily indispensably permanently determinately centrally chiefly intimately at heart in essence in effect materially factually truly virtually quite approximately more or less so at the heart of
      Antonyms:
      apparently superficially on the surface

    لغات هم‌خانواده essentially

    • noun
      essence
    • adjective
      essential
    • adverb
      essentially

    سوال‌های رایج essentially

    معنی essentially به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «essentially» در زبان فارسی به «اساساً»، «در اصل» یا «به‌طور بنیادین» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی essentially برای نشان دادن ماهیت اصلی یا حقیقت بنیادین یک چیز به کار می‌رود. وقتی می‌گوییم چیزی «essentially» چنین یا چنان است، منظور این است که اگرچه ممکن است جزئیات یا ظواهر متفاوت باشند، اما در عمق و ذات خود چنین ماهیتی دارد. به بیان دیگر، این کلمه تأکید می‌کند که فارغ از حاشیه‌ها و تغییرات سطحی، هسته‌ی اصلی موضوع همان چیزی است که بیان می‌شود.

    در زبان علمی و تحلیلی، essentially کاربرد فراوانی دارد. پژوهشگران و نویسندگان از این واژه استفاده می‌کنند تا نتیجه‌گیری‌های خود را ساده‌تر و شفاف‌تر کنند. برای نمونه، ممکن است در یک مقاله‌ی علمی گفته شود: «The two methods are essentially the same»؛ یعنی این دو روش، اگرچه ممکن است در جزئیات اندکی تفاوت داشته باشند، اما در اصل تفاوت چشمگیری ندارند. بنابراین، این واژه ابزاری برای خلاصه‌سازی و تمرکز بر ماهیت اصلی است.

    از منظر فلسفی و اندیشگانی، essentially می‌تواند به پرسش درباره‌ی چیستی و ماهیت اشیا و پدیده‌ها مربوط شود. فیلسوفان هنگام بررسی موضوعات، معمولاً میان «ظاهر» و «ذات» تمایز قائل می‌شوند. استفاده از essentially دقیقاً به همین حوزه مربوط می‌شود، چراکه این واژه به دنبال تأکید بر جوهره و حقیقت درونی چیزی است، نه نمود بیرونی آن. همین ویژگی باعث شده است که essentially در متون نظری و انتقادی جایگاه مهمی داشته باشد.

    در گفت‌وگوی روزمره، essentially اغلب برای ساده‌سازی توضیحات یا رساندن خلاصه‌ی یک مطلب طولانی استفاده می‌شود. وقتی کسی می‌گوید «Essentially, what I mean is…» در واقع می‌خواهد نکته‌ی اصلی صحبت خود را به زبان ساده بیان کند. این کاربرد باعث می‌شود شنونده یا خواننده تمرکز بیشتری بر معنای کلیدی داشته باشد و در جزئیات غرق نشود.

    essentially نه‌تنها یک واژه‌ی کاربردی در زبان انگلیسی است، بلکه یادآور این نکته‌ی مهم نیز هست که در بسیاری از موضوعات، آنچه اهمیت واقعی دارد، ظاهر و جزئیات نیست، بلکه ماهیت و بنیان اصلی است. چه در علم، چه در فلسفه و چه در زندگی روزمره، بازگشت به «اساس» و «اصل» می‌تواند ما را به درک دقیق‌تر و ساده‌تری از مسائل برساند.

    ارجاع به لغت essentially

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «essentially» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/essentially

    لغات نزدیک essentially

    • - essentiality
    • - essentialize
    • - essentially
    • - essequibo
    • - essex
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.