اصلاً، در اصل، ذاتاً، اساساً، ضرورتاً، بهطور ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The government's plan is essentially to reduce taxes.
برنامهی دولت این است که ضرورتاً مالیاتها را کاهش دهد.
The new law essentially bans smoking in all public places.
قانون جدید اساساً استعمال دخانیات در کلیهی اماکن عمومی را ممنوع میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «essentially» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/essentially