لازمالاجرا، قابل اجرا، جاری، در جریان، دارای اثر، باقی به قوت خود، دارای ارزش قانونی
The new policy, which was implemented last week, is in effect.
سیاست جدید که هفتهی پیش پیادهسازی شد، لازمالاجرا است.
The storm warning is in effect until tomorrow morning.
هشدار طوفان تا فردا صبح به قوت خود باقی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «in effect» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-effect