آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Primarily

praɪˈmerəli ˈpraɪmərəli

معنی primarily | جمله با primarily

adverb B2

عمدتاً، بیشتر

The restaurant's menu is primarily vegetarian.

منوی رستوران عمدتاً گیاهی است.

His commute to work is primarily by train.

رفت‌وآمد او به محل کار بیشتر با قطار است.

adverb

در وهله‌ی نخست، در درجه‌ی اول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The team's success was primarily due to their dedication and hard work.

موفقیت این تیم در وهله‌ی نخست به دلیل فداکاری و تلاششان بود.

She chose her college based primarily on its location.

او کالج خود را در درجه‌ی اول براساس موقعیت آن انتخاب کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد primarily

  1. adverb in the beginning
    Synonyms:
    initially at first originally at the start in the first place from the start first and foremost primitively
    Antonyms:

سوال‌های رایج primarily

معنی primarily به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «primarily» در زبان فارسی به «عمدتاً»، «در درجه‌ی اول» یا «اصولاً» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «عمدتاً» به حالتی اشاره دارد که چیزی در درجه‌ی اول یا بیشتر از همه برای هدف یا کاربردی مشخص انجام می‌شود. این اصطلاح نشان می‌دهد که یک عامل، ویژگی یا دلیل نقش اصلی را ایفا می‌کند و نسبت به عوامل دیگر برتری دارد. کاربرد این واژه در زبان روزمره، متون علمی، آموزشی و تحلیلی بسیار رایج است و به تأکید بر اولویت و اهمیت نسبی یک جنبه کمک می‌کند.

در متن‌های علمی و پژوهشی، primarily برای مشخص کردن عامل اصلی یا علت غالب یک پدیده استفاده می‌شود. برای مثال، اگر گفته شود «این بیماری عمدتاً ناشی از کمبود ویتامین D است»، منظور این است که کمبود ویتامین D مهم‌ترین عامل ایجاد بیماری است، هرچند ممکن است عوامل دیگری نیز در بروز آن نقش داشته باشند. این کاربرد به خواننده کمک می‌کند تا دلیل اصلی یا نقطه‌ی کانونی موضوع را بهتر درک کند و تحلیل دقیق‌تری ارائه دهد.

در زندگی روزمره، «primarily» برای توضیح اولویت‌ها یا تمرکز اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال، وقتی می‌گوییم «من عمدتاً روی مطالعه زبان تمرکز دارم»، یعنی فعالیت اصلی و اولویت فرد یادگیری زبان است و سایر فعالیت‌ها اهمیت کمتری دارند. این نوع بیان، روشن و دقیق بودن نیت‌ها و اهداف را به مخاطب منتقل می‌کند.

در متون آموزشی و مدیریتی نیز این واژه برای مشخص کردن هدف اصلی یا وظیفه‌ی اساسی به کار می‌رود. به‌کارگیری primarily به مخاطب کمک می‌کند تا درک صحیحی از تمرکز و اولویت‌ها داشته باشد و از پراکندگی توجه یا منابع جلوگیری شود. به عبارت دیگر، این واژه یک ابزار کاربردی برای برجسته کردن محور اصلی هر بحث یا اقدام است.

«primarily» یا «عمدتاً» نقش کلیدی در بیان اهمیت و اولویت یک عامل نسبت به دیگر عوامل دارد. استفاده از این واژه در تحلیل‌ها، گزارش‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و حتی گفتگوهای روزمره به ما امکان می‌دهد تا تمرکز اصلی را مشخص کنیم و برداشت‌های دقیق‌تر و منسجم‌تری ارائه دهیم، بدون اینکه سایر جنبه‌ها نادیده گرفته شوند.

ارجاع به لغت primarily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «primarily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/primarily

لغات نزدیک primarily

پیشنهاد بهبود معانی