با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Predominantly

    prɪˈdɑːmənəntli prɪˈdɒmənəntli
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: predominately

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb C2
    عمدتاً، غالباً

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The student population at the university is predominantly composed of international students.
    - جمعیت دانشجویی این دانشگاه عمدتاً از دانشجویان بین‌المللی تشکیل شده است.
    - The team's strategy was predominately focused on defense.
    - استراتژی تیم غالباً روی دفاع متمرکز بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد predominantly

    1. adverb Much greater in number or influence
      Synonyms: preponderantly

    لغات هم‌خانواده predominantly

    ارجاع به لغت predominantly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «predominantly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/predominantly

    لغات نزدیک predominantly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند