آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ مهر ۱۴۰۴

    Largely

    ˈlɑːrdʒli ˈlɑːdʒli

    معنی largely | جمله با largely

    adverb B2

    عمدتاً، بیشتر، اکثراً، تا حد زیادی، به‌مقدار زیاد، به‌طور هنگفت، به‌طور قابل‌ توجه، به‌طور عمده، به‌طور فراوان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The company's decision was largely influenced by market trends.

    تصمیم شرکت تا حد زیادی تحت‌تأثیر روندهای بازار بود.

    largely because of him

    بیشتر به‌خاطر او

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد largely

    1. adverb to a great extent
      Synonyms:
      greatly widely mainly mostly generally chiefly primarily principally considerably extensively broadly abundantly copiously prodigiously voluminously generously liberally lavishly grandly magnificently prodigally extravagantly immoderately comprehensively expansively commodiously on a large scale in a big way as a rule by and large overall predominantly in a grand manner imposingly

    لغات هم‌خانواده largely

    • noun
      enlargement, enlarger
    • adjective
      large, largish
    • verb - transitive
      enlarge
    • adverb
      largely

    سوال‌های رایج largely

    معنی largely به فارسی چی می‌شه؟

    قید «largely» در زبان فارسی به «به‌طور عمده»، «عمدتاً»، «بیشتر» یا «تا حد زیادی» ترجمه می‌شود.

    این قید برای بیان این نکته به کار می‌رود که چیزی بیشتر از سایر عوامل، عناصر یا بخش‌ها، نقش یا اهمیت دارد. وقتی گفته می‌شود چیزی largely به‌صورت خاصی رخ داده است، منظور این است که بخش اعظم یا بیشتر تأثیر، مسئولیت یا ویژگی به یک عامل خاص نسبت داده می‌شود. «Largely» در نوشتار رسمی، علمی و تحلیلی بسیار رایج است و به نویسنده امکان می‌دهد تا میزان اهمیت نسبی یک عامل را بیان کند بدون اینکه به‌طور قطعی یا مطلق صحبت کند.

    از نظر زبانی، «largely» شکل قیدی از صفت large به معنای «بزرگ» یا «وسیع» است. پسوند ly- آن را به قید تبدیل می‌کند تا بتواند میزان یا وسعت یک عمل، ویژگی یا وضعیت را توصیف کند. به‌کارگیری این قید در جمله، بار تحلیلی و دقیق دارد و به مخاطب کمک می‌کند تا درک بهتری از سهم و اندازه عوامل مختلف پیدا کند.

    در متون علمی و تحلیلی، «largely» برای بیان سهم غالب یک عامل در نتایج یا تغییرات استفاده می‌شود. برای مثال، جمله‌ای مانند “The success of the project was largely due to effective teamwork.” (موفقیت پروژه عمدتاً به دلیل کار تیمی مؤثر بود) نشان می‌دهد که بخش اعظم موفقیت به همکاری گروهی نسبت داده می‌شود، اگرچه ممکن است عوامل دیگری نیز در آن نقش داشته باشند. این کاربرد به تحلیل و توضیح دقیق‌تر کمک می‌کند.

    در گفتار روزمره و نوشتار غیررسمی نیز «largely» می‌تواند برای بیان نظر یا تجربه‌ای که بیشتر بر یک عامل متکی است به کار رود. برای نمونه، جمله‌ای مانند “I was largely responsible for organizing the event.” (به‌طور عمده مسئول برگزاری این رویداد بودم) بیانگر سهم قابل توجه فرد در انجام کاری است بدون اینکه تمام مسئولیت را به او نسبت دهد.

    «largely» قیدی است که امکان بیان نسبت و اهمیت عوامل مختلف را با دقت و ظرافت فراهم می‌کند. این واژه به متن یا گفتار وزن تحلیلی می‌دهد و کمک می‌کند تا مخاطب تصویر دقیق‌تری از سهم غالب و نقش اصلی در یک موقعیت، رویداد یا ویژگی پیدا کند.

    ارجاع به لغت largely

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «largely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/largely

    لغات نزدیک largely

    • - large-scale migration
    • - largehearted
    • - largely
    • - largemouth (black) bass
    • - larger than life
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.