آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Largely

ˈlɑːrdʒli ˈlɑːdʒli

معنی largely | جمله با largely

adverb B2

عمدتاً، بیشتر، اکثراً، تا حد زیادی، به‌مقدار زیاد، به‌طور هنگفت، به‌طور قابل‌ توجه، به‌طور عمده، به‌طور فراوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The company's decision was largely influenced by market trends.

تصمیم شرکت تا حد زیادی تحت‌تأثیر روندهای بازار بود.

largely because of him

بیشتر به‌خاطر او

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد largely

  1. adverb to a great extent
    Synonyms:
    greatly widely mainly mostly generally chiefly primarily principally considerably extensively broadly abundantly copiously prodigiously voluminously generously liberally lavishly grandly magnificently prodigally extravagantly immoderately comprehensively expansively commodiously on a large scale in a big way as a rule by and large overall predominantly in a grand manner imposingly

لغات هم‌خانواده largely

  • adverb
    largely

سوال‌های رایج largely

معنی largely به فارسی چی می‌شه؟

قید «largely» در زبان فارسی به «به‌طور عمده»، «عمدتاً»، «بیشتر» یا «تا حد زیادی» ترجمه می‌شود.

این قید برای بیان این نکته به کار می‌رود که چیزی بیشتر از سایر عوامل، عناصر یا بخش‌ها، نقش یا اهمیت دارد. وقتی گفته می‌شود چیزی largely به‌صورت خاصی رخ داده است، منظور این است که بخش اعظم یا بیشتر تأثیر، مسئولیت یا ویژگی به یک عامل خاص نسبت داده می‌شود. «Largely» در نوشتار رسمی، علمی و تحلیلی بسیار رایج است و به نویسنده امکان می‌دهد تا میزان اهمیت نسبی یک عامل را بیان کند بدون اینکه به‌طور قطعی یا مطلق صحبت کند.

از نظر زبانی، «largely» شکل قیدی از صفت large به معنای «بزرگ» یا «وسیع» است. پسوند ly- آن را به قید تبدیل می‌کند تا بتواند میزان یا وسعت یک عمل، ویژگی یا وضعیت را توصیف کند. به‌کارگیری این قید در جمله، بار تحلیلی و دقیق دارد و به مخاطب کمک می‌کند تا درک بهتری از سهم و اندازه عوامل مختلف پیدا کند.

در متون علمی و تحلیلی، «largely» برای بیان سهم غالب یک عامل در نتایج یا تغییرات استفاده می‌شود. برای مثال، جمله‌ای مانند “The success of the project was largely due to effective teamwork.” (موفقیت پروژه عمدتاً به دلیل کار تیمی مؤثر بود) نشان می‌دهد که بخش اعظم موفقیت به همکاری گروهی نسبت داده می‌شود، اگرچه ممکن است عوامل دیگری نیز در آن نقش داشته باشند. این کاربرد به تحلیل و توضیح دقیق‌تر کمک می‌کند.

در گفتار روزمره و نوشتار غیررسمی نیز «largely» می‌تواند برای بیان نظر یا تجربه‌ای که بیشتر بر یک عامل متکی است به کار رود. برای نمونه، جمله‌ای مانند “I was largely responsible for organizing the event.” (به‌طور عمده مسئول برگزاری این رویداد بودم) بیانگر سهم قابل توجه فرد در انجام کاری است بدون اینکه تمام مسئولیت را به او نسبت دهد.

«largely» قیدی است که امکان بیان نسبت و اهمیت عوامل مختلف را با دقت و ظرافت فراهم می‌کند. این واژه به متن یا گفتار وزن تحلیلی می‌دهد و کمک می‌کند تا مخاطب تصویر دقیق‌تری از سهم غالب و نقش اصلی در یک موقعیت، رویداد یا ویژگی پیدا کند.

ارجاع به لغت largely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «largely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/largely

لغات نزدیک largely

پیشنهاد بهبود معانی